عنوان مقاله: اعتبار سنجی؛ ابزار کنترل کیفیت آموزش
مولف/مترجم: سعید هداوند
موضوع: مدیریت آموزشی
سال انتشار(میلادی): 2009
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال نوزدهم-شماره 204
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
چکیده: اعتبار سنجی (Accreditation) به عنوان شناخته شده ترین الگوی ارزیابی کیفیت، مبنای موثری برای سنجش میزان توجه مراکز آموزش، به رعایت استانداردهای لازم را ایجاد کرده و با شفاف سازی امور، این اطمینان را به سازمان خواهد داد که برنامه ها منطبق با معیارهای از پیش تعیین شده پیش می روند. در این مقاله موضوع اعتبار سنجی، در ارتباط با ویژگی های کلی نظام آموزش سازمان بررسی شده و مطالب در چهار بخش ارائه می شود: در نخستین بخش، مقوله کیفیت و اعتبار سنجی و ارتباط آن با عناصر برنامه های آموزشی مفهوم سازی می شود.در بخش دوم، اعتبار سنجی از حیث کارکردها و رویکردها، بررسی خواهد شد. در بخش سوم، با تشریح مؤلفه ها و شاخص های اعتبار سنجی، فرایند اجرایی آن به بحث گذاشته خواهد شد. و در بخش نهایی مقاله، ضمن نتیجه گیری از مباحث ارائه شده، برخی فرصتها و تهدید های موجود، مورد توجه قرار می گیرند.
مقدمه:
اغلب سازمانها برای توسعه کارکنان، دورههای متعددی را در مراکز آموزشی خود برگزار میکنند.از آن جا که اجرای این دوره ها متضمن سرمایهگذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است، آگاهی از کیفیت آموزشهای اجرا شده و بازدهی حاصل از میزان اثربخش بودن آنها، از مهمترین انتظاراتی به شمار میآیند که سازمان،از نظام آموزش متصور است. پاسخگویی به انتظارات ایجاد شده، مستلزم شناسایی عوامل تاثیر گذار در برنامه ریزی و اجرای دوره ها، نظیر استراتژی، اهداف و ساختار سازمانی مرکزآموزش، سازماندهی و مدیریت آن، استانداردهای آموزشی، کادر آموزشی، امکانات وتجهیزات در اختیار، فرایند یاد دهی- یادگیری و ارزیابی میزان تاثیر هر یک از آنها در کمک به ایفای نقش آموزش در بهبودکیفیت محصول یاخدمات تولید شده سازمان است. (Ivancevich,2001)
اعتبار سنجی (Accreditation) به عنوان شناخته شده ترین الگوی ارزیابی کیفیت، مبنای موثری برای سنجش میزان توجه مراکز آموزش، به رعایت استانداردهای لازم را ایجاد کرده و با شفاف سازی امور، این اطمینان را به سازمان خواهد داد که برنامه ها منطبق با معیارهای از پیش تعیین شده پیش می روند. در این مقاله موضوع اعتبار سنجی، در ارتباط با ویژگی های کلی نظام آموزش سازمان بررسی شده و مطالب در چهار بخش ارائه می شود: در نخستین بخش، مقوله کیفیت و اعتبار سنجی و ارتباط آن با عناصر برنامه های آموزشی مفهوم سازی می شود.در بخش دوم، اعتبار سنجی از حیث کارکردها و رویکردها، بررسی خواهد شد. در بخش سوم، با تشریح مؤلفه ها و شاخص های اعتبار سنجی، فرایند اجرایی آن به بحث گذاشته خواهد شد. و در بخش نهایی مقاله، ضمن نتیجه گیری از مباحث ارائه شده، برخی فرصتها و تهدید های موجود، مورد توجه قرار می گیرند.
کیفیت و آموزش
مفهوم کیفیت در آموزش، به راحتی قابل تعریف نیست. پیچیدگی فرایند آموزش و مشخص نبودن اینکه کیفیت در این فرایند چگونه شکل می گیرد، تعریف آن را مشکل کرده است. شماری از صاحبنظران بر این باورند که مفهوم کیفیت، بدون شکل بوده و بنابراین غیرقابل اندازهگیری است.
ایوانسویچ معتقد است آنچه در تعریف کیفیت، مرکزیت دارد نظرات مخاطبان است. بر این اساس کیفیت تابع نظر مشاهدهگر است بنابراین ارائه نیمرخی از کیفیت، همیشه با عینیت همراه نیست و با ذهنیت حرکت میکند. (Ivancevich,2001)
چاپمن، کیفیت را معادل استانداردهای آموزش، همچون سطح پیشرفت فراگیران میداند. این تعریف از کیفیت، همخوانی کاملی با تمرکز به وجود آمده روی یادگیری فراگیران دارد. (Chapman,1999)
بیکر، کیفیت را مجموع برآیندهای یک دوره آموزشی تعریف می کند. به گمان وی، زمانی می توان یک دوره را با کیفیت قلمداد کرد که خروجی هایی مانند: ایجاد سطح خاصی از توانایی در حداکثر زمان ممکن، ارضای نیازهای مهارتی و برآورده کردن نیازهای توسعه مسیر شغلی را، حاصل کرده باشد. (Baker,1999)
عمادزاده نیز، کیفیت آموزش را منوط به کیفیت عواملی می داند که در ارائه خدمات آموزشی مشارکت می کنند: (عمادزاده، 1372)
فراگیر: شامل تواناییها و استعدادهای ذاتی، شرایط محیطی،شرایط اقتصادی و اجتماعی،
مدرس: شامل میزان تجربه وتحصیلات، مسئولیت و تعهد پذیری، حقوق و دستمزد دریافتی،
امکانات و تجهیزات آموزشی: شامل کتابهای درسی، وسائل آموزشی، تجهیزات زیربنایی و پشتیبانی نظام اداری.
آلکین،کیفیت آموزش را بر گرفته ازکیفیت عملکرد فراگیر، تدریس مدرسان و تخصیص منابع میداند.(ابیلی، 1383) از دیدگاه سالیس منابع کیفیت در آموزش، شامل ارزشهای قوی و هدفمند سازمانی ، مدرسان برجسته، مرکز آموزشی مناسب ، شناسایی توانمندی های فراگیران، تدارک دوره آموزشی مناسب و یا ترکیبی از این موارد بر می شمرد.(سالیس، 1372)
مؤلف نیز براین باور است که آنچه در نظر ما کیفیت معنا میدهد، به ارزشها و اهداف بنیادی سازمان بستگی دارد. ما نمیتوانیم ازکیفیت سخن بگوییم بدون آنکه محک و معیاری موافق با نظر سازمان درباره رسالت نهایی آموزش داشته باشیم. از سوی دیگر استنباط ما از آموزش، راهنمایی برای ادراک ماهیت کیفیت، چگونگی دستیابی به آن، ارزشیابی و ارتقای سطح آن خواهد بود.
اعتبار سنجی وکیفیت
به گمان وانزیر و کنت ، از آنجا که جهان در حال تغییراست و روز به روز بر حالت عدم قطعیت آن افزوده میشود، بنابراین موقعیت مراکز آموزش در قبال کیفیت بسیار پیچیده است و تمامی آنها زیرفشارند تا پاسخهای مطلوبی در قبال نیازهای سازمان ارائه کنند. تجربه ثابت نکرده است که این مراکزدر صورتی میتوانند به حداکثر بهرهوری برسند که دائم دغدغه بهبودکیفیت خدمات آموزشی خود را داشته باشند.(Wanzare & Kenneth,2000) ادوارد سالیس متعقد است که مراکز آموزشی می بایستی چهار الزام: حرفهای، اخلاقی، رقابتی و مسئولیتپذیری را در سرلوحه اقدامات اجرایی خود قرار دهند.(سالیس، 1372) لارنس. ال. ماراز، پنج ضرورت تعالی سازمانی را: برنامهریزی استراتژیک، اعتبارسنجی برای تعالی، رهبری همکارانه، مشارکت دادن کارکنان و الزام به رعایت استانداردها معرفی نموده و تحقق آنها را منوط به ارزیابی مستمر کیفیت فرایندها ارزیابی می کند. (Catton,1999) از این منظر می توان اعتبار سنجی را اعطای مجوز یا تایید صلاحیت یک مرکز آموزشی، که براساس قضاوت خبرگان حوزه مربوطه، ضوابط از پیش تعیین شده را رعایت کرده باشد، تعریف کرد. (Worthen,et.al,1997) در این چارچوب، اعتبارسنجی به عنوان یک سیستم ارزیابی، دارای عناصر اصلی زیراست:
1. سازوکاری که متولی ارزیابیهای ادواری است؛
2. استانداردها و احتمالاً ابزارهای مدون و نوشتاری که برای ارزیابی به کار میروند؛
3. برنامه زمانی از پیش تعیین شده(مثلاً هر دو سال یکبار) برای ارزیابی؛
4. استفاده ازنظرات خبرگان به منظور قضاوت در مورد کیفیت عملکرد مرکز مورد ارزیابی؛
5. تاثیر بر وضعیت مرکز مورد ارزیابی، براساس نتایج حاصل از ارزیابی انجام شده (Worthen,et.al,1997).
عناصر یاد شده به آشکار کردن جنبههای مختلف کیفیت مرکز آموزش (درونداد، فرایند، برونداد و پیامد)، یاری دادن مرکز به خود تنظیمی، مشارکت دادن عوامل درگیر در شفافسازی امور و توانمند سازی آنان در پاسخگو بودن به نیازهای سازمان کمک می کنند. همچنین توجه به این عوامل، مبنای موثری در ارزیابی اولیه مرکز آموزش فراهم می آورد:
- جایگاه سازمانی/ سازماندهی و مدیریت،
- دورههای آموزشی اجرا شده،
- فرایند تدریس – یادگیری،
- دانش آموختگان.
گنجاندن این عوامل، برای نمایش کیفیت ضروری است. اعتبار سنجی مرکزآموزش، نشان خواهد داد که این ارزیابی میتواند برای این منظورهای به عمل آید:
- تایید صلاحیت مرکز آموزش،
- تشخیص اعتبارات،
- پاسخگویی به مراجع مربوطه در قبال اعتبارات دریافتی،
- عیان ساختن میزان دستیابی به اهداف از بیش تعیین شده،
- عرضه اطلاعات برای آگاهی فراگیران و سایر افراد مرتبط (ذی ربط و ذینفع) در باره عملکرد نظام آموزش،
- و از همه مهمتر، بهبود مستمر کیفیت آموزش.
چگونه میتوان کیفیت آموزشهای اجرا شده به وسیله مرکزآموزش را سنجید؟ چگونه یادگیری مورد انتظار در فراگیران رخ می دهد؟ چگونه میتوان اطلاع حاصل کردکه فراگیران در آینده از آموزش های اثر بخش بهرهمند خواهند شد؟ سازمان چگونه میتواند از کیفیت آموزشهای ارائه شده، اطلاع حاصل کند؟اینها پرسشهای مهمی هستند که با مفهوم سازی کارکردها و رویکردهای اعتبار سنجی، می توان به آنها پرداخت.
کارکردها
ویتنس، بهبود کیفیت آموزش و فراهم کردن زمینه پاسخگویی را دوکارکرد مهم اعتبار سنجی بر می شمرد. (رحیمی، 1382) ون دام، نیز از بهبود کیفیت آموزش، پاسخگویی، ارائه اطلاعات شفاف و هدایت نظام آموزش در بهره گیری مناسب از منابع در اختیار، به عنوان کارکردهای چهار گانه اعتبار سنجی نام می برد.(بازرگان، 1384) با توجه به آنچه گفته شد میتوان بهبودکیفیت، پاسخگویی و سازماندهی مجدد را به عنوان کارکردهای اصلی اعتبار سنجی برشمرد. برآیند حاصله، به سازمان این اطمینان را خواهد داد که برنامه های آموزشی، کاملاً در چارچوب استانداردها و ضوابط از پیش تعیین شده قرار داشته، منطبق با اصول کیفیت اجرا میشوند. در زیر به برخی دیگر از کارکردها اشاره می شد:
- اطمینان به مدیریت و تامین کنندگان منابع مالی از اینکه اعتبارات تخصیص داده شده، به صورت مناسب هزینه می شوند.
- پاسخگویی به کارکنان زیر پوشش در جهت فراهم کردن تجربه مناسب آموزشی و اجرای دوره ها مطابق با برنامه پیش بینی شده.
- پاسخگویی به عموم سازمان از اینکه فرایند های درون نظام آموزش مناسب هستند و آینده علمی سازمان را تضمین می کنند. (سالیس، 1372)
رویکردها
رویکردهای اعتبار سنجی با ارتباط بین ماموریت سازمان، اهداف و نیازهای توسعه منابع انسانی طرح می شوند. نیازهای آموزشی نیروی کار حال وآینده از یک درک مشترک از آنچه سازمان نیاز دارد و چگونگی تحقق آن نشئت می گیرد. این رویکرد با ارزیابی کیفی دانش، مهارت و شایستگی های اصلی نیروی کار فعلی، ادامه می یابد. سازمان باید اطمینان حاصل کند که دانش و مهارت مورد نیاز کارکنان توسط برنامه های آموزشی افزایش یافته و به کار بسته می شوند. پس لازم است فرایند اعتبار سنجی به گونه ای طراحی شود تا این شایستگی ها را که توسط آموزش هدف قرار گرفته اند، به درستی ارزیابی کند. (هداوند،1384) شناخت رویکردهای اعتبار سنجی کمک خواهد کرد تا درک درستی از ماهیت و شیوه به کارگیری آن صورت پذیرد: (قورچیان، 1373)
1. رویکرد تولید مدار
قضاوت درمورد کیفیت، براساس میزان خروجی مرکز، مثلاً تعداد دانش آموختگان یا محتواهای تولید شده صورت میپذیرد.
2. رویکرد مصرف مدار
ارزیابی براساس نظر فراگیران در مورد محیط، امکانات و تجهیزات، مدرسان و خدماتی که دریافت داشتهاند، انجام میشود.
3. رویکرد استانداردمدار
میزان تبعیت از استانداردهای رایج، معیار ارزیابی تلقی میشود. هرگونه انحراف از استانداردها،کاهش کیفیت محسوب می شود.
در مجموع، توجه به ابعاد مختلف اعتبار سنجی، فرهنگ آموزشی و برنامه راهبردی سازمان میتواند ضامن کیفیت و توسعه موزون آموزش شود که باید توسط مرکز ارائه دهنده خدمات آموزشی، مورد توجه قرار گیرد.
مؤلفه های ارزیابی
سانگ هیوم لی و پرشینگ، اهداف برنامه، محتوای برنامه، فناوری به کار گرفته شده، مدرس و تسهیل گر، فعالیت های آموزشی، مدت زمان برنامه، محیط آموزشی، انتظارات رفتاری، مدیریت و پشتیبانی و ارزیابی را به عنوان مؤلفههای مهم اعتبار سنجی توصیف کردهاند. (Heum & pershing,1999) فیلیپس، این مؤلفهها را شامل روشهای تدریس، محیط یادگیری، محتوای برنامه، اهداف آموزشی، تسهیلات، تقویم مدون آموزش و مدرس میداند. (ابیلی،1383) با جمع بندی نظرات یاد شده مؤلفه های های اصلی اعتبار سنجی را در هفت محور: رسالت و اهداف، ساختار سازمانی و مدیریت،کادر آموزشی، فراگیران، فرایند یاد دهی- یادگیری، دورههای آموزشی و امکانات و تجهیزات فهرست کرد. (یارمحمدیان، 1385) (جدول شماره 1)
فرایند
نخستین گام در اعتبارسنجی، تعریف استانداردهای مربوط به اجزای مجموعهای است که به عنوان مرکز آموزش تعیین¬ شده است. استانداردهای یاد شده که پیشتر به آنها اشاره شد، میتوانند بر اساس توافق جمعی آموزش¬دهندگان، آموزش گیرندگان، نهادهای حرفه¬ای و سایر عوامل مرتبط تعریف ¬شوند. (بازرگان، 1384) از آنجا که هدف اصلی، تربیت دانش آموختگان توانمند در حیطه کاری خود است، بنابراین منطقی است تا با به کارگیری فرایندی منسجم به تعیین اعتبار مرکز آموزش پرداخت. اگرچه ساختارهای اعتبارسنجی در جزئیات فعالیت خود دارای تفاوتهایی هستند، اما از نظر روش کار، دارای فرایند مشترکی به شرح زیر هستند:
1. آشنایی با اهداف، وظایف و حوزه های تخصصی مرکز آموزش؛
2. ارزیابی مقدماتی از راه گردآوری اطلاعات پایه و تخصصی مورد نیاز( با استفاده از پرسشنامه، بازدید، مصاحبه و…)؛
3. تعریف مولفه های ارزیابی و تدوین شاخص های متناسب با اهداف ارزیابی؛
4. مشخص ساختن دادههای مورد نیاز برای قضاوت درمورد یک از شاخص های تدوین شده؛
5. تشکیل کمیته ارزیابی با بهره گیری از متخصصان و خبرگان حوزه تخصصی مربوطه؛
6. ارزیابی از مرکز آموزش و مشاهده فضا، امکانات و تجهیزات در اختیار؛
7. ارزیابی درونی توسط کمیته ارزیابی(با استفاده از شاخص های تعریف شده)؛
8. انتشار گزارش مقدماتی و ارائه پیشنهاد درباره اصلاح نواقص و ضعف های مشاهده شده؛
9. انتشار گزارش نهایی بر مبنای نتایج اقدامات انجام شده در باره گزارش مقدماتی؛
10. تصمیم¬گیری در مورد صدور گواهینامه کیفیت یا توصیه جهت اصلاح ساختار و روش ها.
در شکل (شماره 1) شمای کلی فرایند اعتبار سنجی آورده شده است.
فرصت ها و تهدید ها
برای درک اهمیت اعتبارسنجی، ابتدا به نقاط قوت آن اشاره می شود و در ادامه، نقاط ضعف آن آورده خواهد شد:
1. اطمینان بخشی به سازمان، مدیریت ارشد و آموزش گیرندگان در موردکیفیت آموزش های ارائه شده؛
2. بهبود کیفیت آموزش از راه تدوین شاخصها و دستورکارهای لازم برای ارزیابی؛
3.تشویق مرکز آموزش برای بهبود دائمی از راه ارزیابیهای مداوم؛
4. حمایت از مرکز آموزش در برابر فشارهایی که ممکن است کارایی آن رامورد تهدید قرار دهد؛
5. جامعیت فرایند ارزیابی که مانع از ساده انگاری در زمینه درک پیچیدگی فرایندهای آموزشی میشود؛
6. فراهم کردن امکان جمعآوری سیستماتیک اطلاعات در مورد مراکز مورد ارزیابی؛
7. کاهش هزینه های آموزش از راه اصلاح ساختار و فرایند ها. (Worthen,1997)
ارزش اعتبارسنجی به ابعاد بازرسی و نظارتی آن منحصر نمیشود. ارزیابان حرفهای بر این باورند که اگر چه اعتبار سنجی
می تواند منجر به راهاندازی و تقویت فرایند ارزیابی درونی در مراکز آموزش شود و ارتقای کیفیت را حاصل کند ولی مانند هر روش ارزیابی دیگر، دارای نقاط ضعف قابل ملاحظهای نیز می باشد که لازم است هنگام استقرار چنین ساختارهایی به دقت مورد توجه قرار گیرند. به این منظور به چندمورد از مهمترین ایرادهای یاد شده اشاره میشود:
1. تردید در مورد پایایی نتایج حاصل شده و احتمال بروز خطای هالهای (به دلیل مبتنی بودن نتیجه ارزیابی برقضاوت خبرگان)؛
2. تردید در اینکه متخصصان یک رشته تاچه اندازه به طور جدی برعملکرد افراد هم رشته خود نظارت میکنند؛
3. مشخص نبودن دقیق وزن و اهمیت مجموعه ضوابط تعیین شده که موارد جزئی تا بسیار مهم را شامل میشود؛
4. توجه صرف به اهداف در نظر گرفته شده و عدم توجه به مسائل دیگر در زمان ارزیابی؛
5. جلوگیری از طرح دیدگاه کسانی که در مرکز آموزش حضور داشته، بیشترین اعتراضها را درمورد کیفیت آن مرکز دارند؛
6. خطر یکنواخت کردن برنامههای آموزشی.
نتیجه گیری
مراکز آموزش سازمانها با چالشهای متعددی روبه رو هستند.این چالشها را میتوان در دو طرف یک پیوستار قرار داد.از یک طرف مدیریت خواهان پاسخگویی، مسئولیتپذیری و شفافیت در قبال بودجه و سرمایهگذاری صورت پذیرفته است و از طرف دیگر گسترش کمی، بدون توجه به توسعه کیفی، پیامدهایی، چون از دست دادن حس اعتماد و ضعف در تامین دانش مورد نیاز سازمان را به همراه خواهد داشت. آنها به این مسئله پی بردهاند که برای تداوم فعالیت خود در چنین فضایی باید بیشتر بر مزیتهای خود تکیه کنند، اعتبارات تخصیص یافته را در جای مناسب هزینه کنند و تعامل موثر با سایر واحدهای سازمان را داشته باشند. تاکید مقاله حاضر بر این مسئله بودکه اعتبار سنجی می تواند با اصلاح ساختارها و فرایندهای جاری آموزش، به بهبود کیفی عملکردهای سازمانی کمک کرده و زمینه را برای پاسخگویی به نیازهای طرح شده، فراهم آورد.
منابع
1.Ivancevich.John.M, (2001),Human Resource Management,Eight Edition, Mcgrawhill companies.
2.Chapman. R & Wilson .p,(1999), Total Quality Training and Human Resource Development, Dogan page.
3. Baker. Mery, (1999), Training Effectiveness Assessment, Naval Air Warfare center Training System Devision.
4. عمادزاده، مصطفی: عوامل موثر در بهبود کیفیت تدریس، فصلنامه دانش مدیریت، شماره 29، 1372
5. ابیلی. خدایار، هداوندی. محمدرضا، ارزشیابی کیفیت دورههای آموزش موسسات ارائه دهنده خدمات آموزش به شرکت ایران خودرو، مجله روانشناسی و علوم تربیتی ، سال سی و چهارم، شماره 1، 1383
6. سالیس، ادوارد، مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش، ترجمه سید علی حدیقی، تهران : نشر هوای تازه، 1372
7.Wanzare.Zahariah&Ward.Kenneth.L, (2000),Rethinking Staff Development In Kenya:Agenda for the Twenty first Century,The International Journal of Education management,Bradford.
8.Catton PA, etal: 1999,A guide to Internal Program evaluation for Program directors,Annals RCPSC
9.Worthen BR,Sanders JR, Fitzpatrick JL:,(1997), Program Evaluation: Alternative Approach and practical Guidelines, Longman.
10. یارمحمدیان، محمدحسین،کلباسی. افسانه، ارزیابی درونی گروههای آموزشی دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مجله آموزش در علوم پزشکی،1385
11. بازرگان، عباس، فتح آبادی. جلیل، عین الهی. بهرام ، رویکرد مناسب ارزیابی درونی برای ارتقای مستمر کیفیت گروههای آموزشی در دانشگاههای علوم پزشکی،1384
12. رحیمی، حسین، تضمین کیفیت در آموزش عالی: مفاهیم،اصول تجربیات، مجموعه مقالات پنجاه و یکمین نشست روسای دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی،1382
13. بازرگان، عباس،ارزیابی درونی و کاربرد آن در بهبود مستمر کیفیت آموزش، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی ، سال دوم، شماره 3و 4، 1374
14. هداوند، سعید، رویکردی استراتژیک به فرایند برنامه ریزی آموزش، نشریه تدبیر، سال شانزدهم، شماره162، 1384
15.قورچیان، نادر قلی، تحلیلی بر مکعب کیفیت در نظام آموزش عالی، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، شماره 7 و 8، 1373
16.Heum lee sung & Pershing J.A ,(1999),Effective Reaction Evaluation in Evaluating Training programs:Propose Performance Improvement, International society for Performance,1999
مدیریت راهبردی
مدیریت کیفیت
مدیریت اسلامی
مدیریت جهادی
مدیریت فنآوری اطلاعات
مدیریت منابع انسانی
مدیریت پروژه
مدیریت بهره وری
مدیریت بحران
خلاقیت و نوآوری
بازاریابی و CRM
مدیریت زنجیره تامین
مدیریت تولید و عملیات
مهندسی ارزش
مدیریت اقتصادی و مالی
مدیریت مشارکتی
مدیریت آموزشی
مدیریت کارآفرینی
مدیریت زمان
مدیریت تغییر
مدیریت بازرگانی
مدیریت استعدادها
مدیریت توسعه
مدیریت ریسک
آینده پژوهی
ارزیابی عملکرد
مبانی سازمان ومدیریت
مفاهیم نوین در سازمانها
حسابرسی و حسابداری
تصمیم گیری و تصمیم سازی
ساختار و معماری سازمانی
جنبش نرم افزاری تولید علم
تعالی و بالندگی سازمانی
مدیریت شهری
اقتصاد مهندسی
توانمندسازی
تئوری فازی
انگیزش
رهبری
مهندسی مجدد
مهندسی سیستم ها
فرهنگ و جو سازمانی
سازمانهای یادگیرنده
شبکه های عصبی
اخلاق در سازمان
مدیریت فناوری
مدیریت عملکرد
مدیریت بومی
مقالات ترجمه شده
مقالات روح الله تولایی
مورد کاوی
مدیریت R & D
مدیریت دولتی
برنامه ریزی
رفتار سازمانی
مدیریت صنعتی
بودجه بندی
مدیریت خدمات
تعاونی ها
الگوبرداری
مشاوره مدیریت
طرح تجاری
شرکتهای مادر
برنامه ریزی
قیمتگذاری
هزینه یابی
شبیه سازی
سلامت اداری
تجارت الکترونیک
بنگاه های کوچک و متوسط
مدیریت ایمنی و بهداشت
تئوری پردازی درمدیریت
خصوصی سازی
هوش هیجانی
سازمان ها چابک
سازمانهای مجازی
مدیریت فرهنگی
مدیریت گردشگری
عدالت سازمانی
روش شناسی تحقیق
پرسشنامه های مدیریتی
مدیریت مذاکره
آرشیو
متن کامل جزوات درسی
دانلود کتاب های مدیریت
آدرس دانشگاههای جهان
KnowledgeManagement
Strategic Management
Marketing
..::""بسم الله الرحمن الرحیم""::.. ««لکل شیء زکات و زکات العلم نشره»» - دانش آموخته دکتری تخصصی مدیریت تولید و عملیات دانشگاه علامه طباطبائی و فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته مدیریت صنعتی و معارف اسلامی دانشگاه امام صادق علیه السلام هستم. پس از سال ها پریشانی از " فقدان استراتژی کلان علمی" که خود مانع بزرگی سر راه بسیاری از تدابیر کلانِ بخشی محسوب می شد، هم اکنون با تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران مبنای ارزشمندی است که بر اساس آن بتوان برای تعیین تکلیف بسیاری از تصمیمات و امور بر زمین مانده چاره اندیشی کرد. در ابتدای این چشم انداز آمده است : " ایران کشوری است با جایگاه اول علمی ، اقتصادی، ..." مشاهده می شود که کسب جایگاه نخست در حوزه های علم و دانش، آرمان مقدم کشورمان می باشد. این حقیقت، ضرورت هدایت دغدغه خاطرها و اراده ها و توانمندی ها به سوی کسب چنین جایگاهی را روشن می سازد. جهت دستیابی به این چشم انداز، برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها، تدارک ساز وکارهای متناسب و اولویت بندی آن ها، تعاملات و تقسیم کارها و ... جزء اصول و مبانی پیشرفت و توسعه تلقی می شوند. اولین گامی که جهت توسعه دادن مرزهای علم باید طی کرد، یادگیری حدود مرزهای علم می باشد. بر این اساس اینجانب به همراه تعدادی از دوستانم در دانشگاه امام صادق(ع) و دیگر دانشگاه ها جهت ایجاد یک حرکت علمی و ایفای نقش در جنبش نرم افزاری تولید علم بوسیله معرفی سرحد مرزهای علم و دانش ، اقدام به راه اندازی "پایگاه مقالات علمی مدیریت" نمودیم. هم اکنون این پایگاه بیش از 4200 عضو پژوهشگر و دانشجوی مدیریت دارد و مشتاق دریافت مقالات علمی مخاطبین فرهیخته خود می باشد. کلیه پژوهشگران ارجمند میتوانند جهت ارسال مقالات خود و یا مشاوره رایگان از طریق پست الکترونیک tavallaee.r@gmail.com مکاتبه نمایند.